آفتاب سرخ دوباره طلوع می کند؛ شماها مگر خواب فینال واقعی آسیا را ببینید

گاهی غیبتِ یک نام، سنگین‌تر از حضورِ هزاران بی‌اثر است.

به گزارش قرمزآنلاین، شادی آن ها را دیدی؟ مثل همان همسایه نامطلوبی که تا چراغ خانه های کناری خاموش می شود، به فکر روشنایی می افتند. شادی از نوع خنکای توهم، که در گرمای ناکامی، تنها سایه‌ای‌ست برای فرار از آفتاب حقیقت
راستش را بخواهید نوشتن درباره‌ی کسانی که با دست خالی از افتخار، سراغ خاکستر دیگران می‌روند، خسته‌ کننده و حوصله سر بر است.

نه ما نای نوشتن داریم و نه شما خواندن چنین متنی را غنیمت می دانید؛ آن هم در نکوهش تیمی که نه یک بار، بلکه دوبار در برابر بحران زده ترین پرسپولیس چند فصل اخیر هم عاجزانه زانو زد. تیمی که نه راهی، نه مقصدی، نه همسفری و اصلاً نه بلیطی برای رستگاری دارد. ما اگر این روزها غمگینیم و پژمرده بر حسب خلف عادت است. ما کاخ نشینان آسیا هستیم و بادیه نشینی برای‌مان غریب است و عجیب.

می‌توان ساعت‌ها از جور و جفاهای این فصل سخن گفت، اما همه‌ی این‌ها را مچاله می‌کنیم و در زباله‌دان تاریخ می‌اندازیم تا آیندگان از آن تعبیر به بهانه نکنند. همان زباله‌دانی که باید پر شود از آن دست تعبیرهای باندبازی، غفلت و زد و بندهای داخلی که اگر حاصل کار دشمنان پرسپولیس نباشد، یقیناً از دل و زبان طرفداران پرسپولیس هم جاری نمی‌شود.

البته که کوتاه ماندن دست‌مان از جام و جاماندن از آسیا را نباید با ساده‌انگاری پذیرفت. اما آن را هم می‌گذاریم به پای خمس و ذکات قهرمانی‌های چند ساله‌ی‌مان! به هر حال گاهی غیبتِ یک نام، سنگین‌تر از حضورِ هزاران بی‌اثر است. آن بی‌اثرهایی که حتی در میلیون‌ها جهان موازی‌ هم رویای فینال حقیقی آسیا را نخواهند دید.

یادتان نرود؛ پرنده وقتی اوج نمی‌گیرد یعنی آسمان ابری است؛ نه این که پر نداشته باشد. بالاخره خیلی زود این آفتاب سرخ طلوع می‌کند و ابرها لاجرم می‌رونند. ابرهایی که نه می‌بارند و نه حتی سیمای جذابی دارند که با آن‌ها عکس یادگاری گرفت. سلام بعدی ما با خداحافظی آن ها عجین خواهد شد. خیلی زود!

✍️حسین رضایی

افزودن دیدگاه در خصوص این مطلب