اشک‌های پارسال هوادار، امسال با امضای غیرت پاک شد

به گزارش خبرنگار قرمزآنلاین، در روزگاری که صفرها تعیین‌کننده‌اند، هنوز هستند بازیکنانی که با دل‌شان برای پرسپولیس تصمیم بگیرند و به پیشنهادات اغواکننده پشت پا بزنند. آن ها غریبه نیستند، بزرگ‌ترهای ارتش سرخ اند. یکی کاپیتان تیم است، آن دیگری آچار فرانسه دست مربیان و آن یکی به باور هواداران سیم خاردار خط دفاعی.

ستون های بدون جانشین پرسپولیس
امید عالیشاه، وحید امیری و محمدحسین کنعانی زادگان، ستون های بدون جانشین پرسپولیس در سال های طلایی دهه ۹۰ هستند که همچنان به عهد خود با هواداران وفادار مانده اند. امضای دوباره آن ها پای برگه قرارداد فقط تمدید وفاداری نبود، بلکه حکم مرحمی را داشت بر زخم های کهنه هواداران و اعتماد از دست رفته آن ها را دوباره بازگرداند.

روزهای سخت هواداران در پنجره تابستانی
سال گذشته، درست در همین روزها، هواداران روزهای سخت و پر اضطرابی را پشت می گذاشتند و در بیم و امید از دست دادن ستاره های تیم بودند؛ هوادارانی که با تمام دغدغه‌های زندگی، بعضا با جیب خالی، اما قلبی لبریز از عشق به پرسپولیس، بی‌چشم‌داشت روی سکوها حاضر می شدند و انرژی می گذاشتند تا تیمشان در اوج باشد، چرا که باور دارند بازیکنان محبوب شأن برای این پیراهن جان می‌گذارند، اما…

جدایی پرحاشیه بیرانوند
علیرضا بیرانوند، با وجود داشتن قرارداد، به شکلی پرحاشیه و غیرقانونی از پرسپولیس جدا شد. مهدی ترابی و دانیال اسماعیلی‌فر نیز در سکوت، دنباله‌رو او شدند. درست زمانی که هوادار منتظر بود خبر تمدیدها، یکی‌یکی منتشر شود، خبرهای جدایی، حکم آب سردی را داشت.

بیچاره متوفی!
در اوج درد، تصویری از این سه بازیکن منتشر شد؛ شرکت در مراسم ختم همسر مدیرعامل باشگاه تراکتور! مراسم ختم بود یا جلسه مذاکره و امضای قرارداد؟
سؤال بی‌پاسخ هواداران نیز همین بود: «مگر ممکن است کسی درگیر داغ باشد و همزمان در حال جذب ستاره تیم رقیب؟»بیچاره متوفی!

نقش مدیریت در جدایی ستاره ها
گرچه در جدایی دو بازیکن دیگر، اهمال‌کاری مدیریت باشگاه هم بی‌تأثیر نبود، اما نحوه جدایی بیرانوند و داستان های بعد از آن(طفره فدراسیون از اجرای قانون)چنان خشم هواداران را برانگیخت که هر جا به او می رسیدند علیه اش شعار دادند. در بازی مقابل تراکتور، جو ورزشگاه آزادی به قدری متشنج شد که بیرانوند قصد ترک زمین را داشت؛ چراکه صدای دل‌های شکسته از سکوها به زمین می‌رسید…

تمدیدی برای زدودن خاطرات بد
امسال اما، تصویر کاملاً متفاوتی ترسیم شد، با بازیکنانی که می‌توانستند بروند، اما ماندند. نه برای پول، نه برای شهرت؛ بلکه برای پرسپولیس، برای هوادار، برای نامی که به خون سرخ است. بیراه نیست اگر بگوییم تمدید بزرگ‌ترهای تیم، همه آن خاطرات تلخ را یک جا با خودش شست و برد!

جبران به سبک کنعانی
حسین کنعانی‌زادگان، با وجود دریافت پیشنهادات سنگین از خارج و حتی چند باشگاه داخلی، تصمیم گرفت در پرسپولیس بماند. او دلش را به تیم سپرد، نه به صفرهای قرارداد. نماد تعصبی که هواداران سال‌ها دنبالش می‌گشتند، باز هم پیراهن سرخ را بر تن کرد. او نشان داد از آن بازیکن خام و کم تجربه قبلی چقدر فاصله گرفته و قرار نیست دوباره با رفتن به تیم های رقیب، خاطر هواداران را مکدر کند.

امید، الگویی برای نسل جدید
و در این میان، امید عالیشاه، کاپیتان محبوب تیم، کاری کرد که کمتر کسی جرأت انجامش را دارد؛ قرارداد مشروط، نه برای بالا رفتن رقم، نه برای تضمین فیکس بودن؛ فقط برای این که فردا روزی اگر مصدوم شد پرسپولیس لطمه نبیند! او الگویی شد برای نسل جدید. برای جوان‌هایی که پرسپولیس را فقط از پشت گوشی نمی‌خواهند، بلکه از ته دل دوست دارند.

«تعصب» فقط یک شعار نیست
عالیشاه سال‌ها ماند، جنگید، فریاد زد، زخم خورد، نیمکت‌نشین شد، بازگشت، اما هرگز پشت نکرد. او حالا نماد وفاداری است؛ نشانه نسلی که هنوز باور دارد «تعصب» فقط یک شعار نیست؛ یک راه است.

پرسپولیس فقط یک تیم نیست
بازیکنانی که ماندند، راه راحت را انتخاب نکردند. آن‌ها نماندند، چون پولی نداشتند برای رفتن، بلکه ماندند چون نمی‌خواستند دلی بشکند. چون فهمیدند پرسپولیس یک باشگاه نیست، یک نام نیست… بلکه یک عقیده است، یک نفس برای ادامه زندگی.. تا وقتی بازیکنانی چون کنعانی‌زادگان و عالیشاه در این تیم باشند، پرسپولیس نه تنها زمین نمی‌خورد، بلکه هر بار بلندتر و با عزتی بیشتر بازمی‌گردد. چون اینجا فقط یک باشگاه نیست… اینجا پرسپولیس است و پرسپولیس، یعنی عشقی که هیچ‌وقت تمام نمی‌شود.

✍️پرهام زندی

 

افزودن دیدگاه در خصوص این مطلب