شایسته سالاری یا پارادوکس؛ ماجرای همیشه عجیب جهانبخش در تیم ملی
به گزارش خبرنگار قرمزآنلاین، فدراسیون فوتبال اعلام کرد علیرضا جهانبخش با هماهنگی طرفین برای آمادهسازی در تیم جدیدش به اردوی آبان تیم ملی دعوت نشده است؛ اما منطق همین گزاره، دقیقاً همان نقطهای است که سالهاست درباره معیار انتخاب بازیکنان در تیم ملی ایران زیر سؤال است.
بحث خط خوردن علیرضا جهانبخش از فهرست تیم ملی برای فیفادی آبان در حالی دوباره فضای افکار عمومی را تحتتأثیر قرار داده که ماهها در شرایطی که حتی تیم نداشت، بدون وقفه به تیم ملی دعوت میشد و اتفاقاً همان زمان هیچکس صحبت از «تمرکز روی آمادهسازی باشگاهی» و «نیاز به قرار گرفتن در شرایط بازی» نمیکرد.
این رویکرد، این سوال جدی را در اذهان عمومی ایجاد کرده بود که آیا حضور جهانبخش در اردوهای تیم ملی، صرفاً به دلیل آمادگی فنی یا جسمانی نبوده است؟ و آیا این دعوتها، احیاناً در جهت کمک به او برای جلب توجه باشگاهها و صاحب تیم شدن صورت نمیگرفت؟
عدم دعوت پس از تیمدار شدن؛ تأیید ضمنی ناآمادگی؟
در اوج تناقض، حالا که علیرضا جهانبخش با تیم بلژیکی دندر قرارداد رسمی امضا کرده و در آستانه جا افتادن در تیم باشگاهی جدید خود است، نامش از لیست تیم ملی خط خورده است. توضیحی که از سوی فدراسیون فوتبال برای عدم دعوت او ارائه شده، بیش از آنکه ابهامزدایی کند، به نوعی ابهامات گذشته را تأیید میکند:
«با هماهنگی و همفکری سرمربی تیم دندر بلژیک و سرمربی تیم ملی تصمیم بر حضور علیرضا جهانبخش در فرایند آمادهسازی تیم باشگاهیاش در فیفادی نوامبر گرفته شد تا عدم حضور این بازیکن در تمرینات پیش فصل برطرف شده و با توجه به رویکرد تمرینات تیم ملی بر آماده سازی تاکتیکی جهت ۲ مسابقه در فیفا دی آبان، تمرکز روی علی جهانبخش جهت توسعه آمادگی جسمانی باشد تا با فرم کامل آمادگی بدنی و قرار گرفتن در شرایط بازی بیشتر، در اختیار تیم ملی ایران قرار بگیرد»
دقیقاً همین جمله، خود سند است؛ یعنی جهانبخش در این مدت به فرم بدنی کامل و شرایط بازی نرسیده بود، اما با این حال مرتبا در فهرست تیم ملی بوده.
شایستهسالاری یا مسیر معکوس؟
این شیوه گزینش، تداعیکننده مسیر معکوس در انتخابهای ملی است؛ جایی که انتظار میرود بازیکنان با درخشش در رده باشگاهی، به تیم ملی برسند، اما ظاهراً برای برخی بازیکنان (که به نوعی میتوان آنان را “نورچشمی” قلمداد کرد)، این تیم ملی بوده که بستر آمادهسازی و بازگشت به شرایط مسابقه را فراهم کرده است.
اینکه یک بازیکن در اوج بیتیمی به تیم ملی دعوت شود و در بهترین حالت آمادگی جسمانی نباشد، و به محض پیدا کردن تیم باشگاهی، به بهانه نیاز به آمادهسازی از لیست کنار برود، نه تنها با ادعای شایستهسالاری سرمربی تیم ملی در تضاد است، بلکه نشان میدهد در مقطعی، تیم ملی از مسیر اصلی خود که “جایگاه آمادهترینها” است، منحرف شده و تبدیل به مکانی برای آمادهسازی برخی مهرههای با سابقه گردیده است.
وقتی سرمربی با چنین رویکردی همچنان ادعای شایستهسالاری دارد؛ طبیعی است که سؤال و ابهام و بیاعتمادی بیشتر شود.