عابدینی: نمی‌توانید و نباید به خواست هواداران بی‌توجهی کنید/پروین به درویش گفت بایست و کار کن!

به گزارش قرمزآنلاین، روزهایی که رضا درویش زیر تیغِ انتقادها قرار دارد و هواداران پُرشمار پرسپولیس خواهان برکناری او هستند، گفت‌وگوی صریح و بی‌پرده با امیر عابدینی می‌تواند جذاب باشد.

مدیری که در سال‌های اخیر همواره محبوبِ سکوهای قرمز بوده و البته گاهاً نقدهایی نیز به مدیریت درویش وارد کرده است. عابدینی اما به درویش نمره قبولی می‌دهد البته ملتمسانه از او می‌خواهد که از پرسپولیس برود و جای خود را به مدیرعامل دیگری بدهد.

این جملات کلیدی از زبانِ عابدینی خارج شد: «درویش در پرسپولیس رفوزه نشد اما از او یک خواسته دارم؛ برادرِ عزیزِ من، خب نباش و از پرسپولیس برو. بگذار تیم نفس بکشد و هواداران خوشحال شوند.» عابدینی که زمانی خودش را دوای درد پرسپولیس معرفی می‌کرد، حالا علاقه‌ای به بازگشت ندارد. او مدعی است که نه مالکان اشتیاقی به همکاری با او دارند و نه خودش چنین هدفی را در سر دارد.

متن کامل گفت‌وگوی ایرنا با مدیرعامل اسبق پرسپولیس پیش روی شما است:

این روزها کلیدواژه‌هایی نظیر «اخراج درویش» و شعارِ «حیا کن و رها کن» در اطراف مدیرعامل پرسپولیس، ترند شده است. به عنوان فردی که سال‌ها روی صندلی مدیرعاملی پرسپولیس نشسته و دوران موفقی را هم سپری کرده، چه نظری در این رابطه دارید؟

به نظرم طاهری در برنامه فوتبال برتر برای درویش سنگ تمام گذاشت.

سنگِ تمام؟

بله؛ برای اینکه درویش برود اما متأسفانه او حرفِ کسی را گوش نمی‌کند. واقعاً نمی‌دانم چه خبر است و چرا درویش چنین تصمیمی نمی‌گیرد.

منظورتان از سنگ‌ِ تمام طاهری برای درویش، همان مثال‌هایی بود که او زد؟

دقیقاً. آقای طاهری دو سه جمله کلیدی گفت. مثلاً اینکه هر آدم خوبی که نمی‌تواند به اتاق عمل برود و جراحی کند. یک مدیر باید جنس آن کار یا آن شغل را داشته باشد. آقای درویش یک روز آمده، زجر کشیده و ۴ سال زحمات بسیاری را به جان خریده. او فقط لذت نبُرده اما یک روز هم باید برود و جای خود را به فرد جدیدی بدهد.

میان صحبت‌های شما، می‌خواهم این سوال را مطرح کنم که ابتدا آیا درویش در حد و اندازه‌های مدیریت در پرسپولیس است و دوم اینکه می‌پذیرید قبولِ مسوولیت در این باشگاه بزرگ به هیچ‌وجه با سایر باشگاه‌ها یکی نیست و فشار بسیاری به مدیرعامل وارد می‌شود؟

سوال به موقعی بود. پیشینه مدیریت درویش برمی‌گردد به دوران حضور در هما و سپس سایپا. اما شما چقدر آمار دوران حضور او در سایپا را یادتان است؟ چقدر می‌دانید که آنچا چه‌کار کرده و چه نتایجی گرفته؟ پرسپولیس اما تاریخ‌ساز است و ارتباط روزمره با مردم دارد. هوادارانش با هویت پرسپولیس زندگی می‌کنند؛ چون عاطفه و عشق در مدارِ باشگاه‌های بزرگ شکل می‌گیرد. این تابو را نمی‌شود شکست.

بیشتر توضیح می‌دهید؟ مثلاً درویش چه‌کاری کرده که در توصیفِ آن می‌گویید تابو را نباید بشکند؟

یک مثال می‌زنم. فکر کنید شما صاحبخانه هستید؛ در را به روی مردم باز می‌کنید و آنها احساسِ عاطفه و عشق می‌کنند. بعد از مدتی که نباید در را ببندید؛ کسی را راه ندهید و بگویید هر چه من می‌گویم درست است. منظورم از خانه، پرسپولیس است. شما نمی‌توانید و نباید به خواست هواداران بی‌توجهی کنید.

یعنی باید بگذارند مردم از روی سکوها برای پرسپولیس تصمیم بگیرند و مدیرعامل تعیین کنند؟ آیا در دنیای فوتبال چنین نمونه‌ای وجود دارد؟

ببینید؛ در باشگاه‌های پرطرفدار، برند معنوی باشگاه متعلق به هواداران است. نمی‌شود که شما در مسائل مالی مردم را دخیل کنی، به آنها پیراهن و بلیط بفروشی اما نظرات آن‌ها را نپذیری. برند معنوی پس کجا می‌رود؟ آنها با نتایج، گاهی شاد می‌شوند و گاهی هم غصه می‌خورند؛ هزینه می‌کنند تا خوشحال باشند؛ حالا که خوشحال نمی‌شوند، می‌خواهند که مدیرعامل تغییر کند. آیا خواسته‌ی نابه‌جایی است؟ درویش باید تسلیم شود و برود.

اما اخراج درویش از وظایف مجمع باشگاه، هیات‌مدیره و مالکان است.

بحث‌مان را فراموش نکنیم اما چه خوب شد که صحبت به سمت مالکیت باشگاه رفت. چند روز قبل مصاحبه‌ای از دکتر احمدی- مدیرعامل بانک شهر- دیدم که بحث مالی را مطرح کرده و گفته که هر بازی ۵۰ میلیارد هزینه دارد. من اما یک پرسش دارم. قبل از حضور در پرسپولیس، آقای احمدی را چه کسی می‌شناخت؟ الان کل ایران او را می‌شناسند. یا دوست دیگری از باشگاه استقلال که به هیات‌مدیره آمده تا کاندیدای شورای شهر شود. من خرده‌ای از دکتر احمدی نمی‌گیرم اما سوالم این است که چرا از برندِ بزرگ پرسپولیس استفاده مطلوب نمی‌کنید؟ مردم می‌گویند درویش نباشد، خب به حرف آن‌ها گوش کنید دیگر.

از شما بعید است آقای عابدینی.

چه چیزی بعید است؟

یعنی یک مدیرعامل باید با شعارهای هواداران تغییر کند؟ یا بحث‌های فنی به میان بیاید، کارنامه‌ی او را بسنجند و بعد اخراج یا ابقایش کنند؟

چند دقیقه قبل به شما توضیح دادم.

اجازه می‌دهید که قانع نشوم؟

شما می‌توانید قانع نشوید اما من منطقی گفتم که مردم باید در تصمیمات نقش داشته باشند.

بگذریم؛ چه توصیه‌ای برای رضا درویش دارید؟

به او می‌گویم؛ برادر عزیزم از پرسپولیس برو. خب نباش دیگر، هیچ اتفاقی نمی‌افتد. از سال ۱۳۸۰ تا امروز، درویش نفر بیست‌وهشتم است که مدیرعامل پرسپولیس شده. این همه مدیر آمده‌اند و رفته‌اند. مگر اتفاقی افتاده؟ تازه هواداران نام خیلی از آن‌ها را از یاد هم برده‌اند.

بحث من اصلاً حمایت از درویش نیست اما وقتی یک تیم فوتبال گل می‌خورد، می‌گویند که تمام بازیکنان مقصر هستند. حالا که پرسپولیس نتیجه نگرفته، منصفانه است که بگوییم فقط درویش تقصیر داشته؟

تا بوده همین بوده که نتایج ضعیف را گردن مدیرعامل می‌اندازند.

این کار درست است؟

کاری ندارم درست است یا غلط اما این را می‌دانم که یک مدیر همیشه گرفتار است. باز هم تکرار می‌کنم، همین مدیر باید به جامعه فوتبال و هواداران پرسپولیس احترام بگذارد. وقتی لیدر با تماشاگر درگیر می‌شود، یعنی یک جای کار ایراد دارد.

فکر می‌کنید چرا درویش نمی‌رود؟

می‌خواهد بایستد، روزهای خوش را ایجاد کند و بعد برود.

اما دو، سه روز قبل علی پروین که در تمام این سال‌ها حامی و مشاور درویش بوده، مصاحبه‌ای انجام داد و گفت که بهتر است درویش از مدیرعاملی پرسپولیس استعفا بدهد.

علی آقا آن طرف هم به درویش می‌گوید بایست و کار کن. این‌ها را برای من و شما می‌گوید، وگرنه نظرش این است که درویش بماند. متأسفانه اطرافیانِ درویش که یکی از آنها پروین است، نه رفاقتی از او مراقبت می‌کنند و نه مدیریتی. من نمی‌دانم چرا دل‌مان برای دوستان‌مان نمی‌سوزد؟ هاشمیان را آورده‌اند و او را سکه‌ی یک پول کرده‌اند. از آن طرف وقتی بحث جذب نیرو می‌شود، یک انشقاق به‌وجود می‌آید.

انشقاق؟ چرا؟

چرا حمید استیلی از پرسپولیس می‌رود؟ وقتی او رفت، زنگ خطر به صدا در آمد. من الان افسردگی را در چهره کریم باقری و افشین پیروانی می‌بینم. آنها شاداب نیستند، خسته شده‌اند از عدم نتیجه‌گیری. زمانی بازیکن می‌خواستند و مالک گفت پول نداریم؛ الان بازیکنی نمانده اما مالک می‌گوید پول داریم هزینه کنیم. حال کلی فوتبال خوب نیست اما این موضوع در در باشگاه‌های بزرگ و پرطرفداری مثل پرسپولیس بروز می‌کند.

به عملکرد درویش چه نمره‌ای می‌دهید؟

من درویش را در یک پکیج زمانی می‌بینم؛ از روزی که آمده تا الان. درویش از نظر من رفوزه نمی‌شود، از طرفی نمره بالایی هم نمی‌گیرد. این نمره قبولی اما ربطی به خواسته مردم ندارد.

باز هم بحث قبلی را تکرار می‌کنیم. یعنی فقط درویش مقصر است؟

ما این روزها فوتبال زیبایی از پرسپولیس نمی‌بینیم. عده‌ای می‌گویند سرمربی مقصر است. من یک سوال دارم؛ سرمربی را چه کسی استخدام کرده؟ درویش دیگر.

اگر همین حالا به شما پیشنهاد مدیرعاملی پرسپولیس را بدهند، چه پاسخی می‌دهید؟

این اتفاق صد در صد رخ نخواهد داد.

چرا؟

به چند دلیل. اول اینکه آنها هرگز سراغ من نمی‌آیند، چون جنس‌مان یکی نیست. من با آقای احمدی، اصلاً نمی‌توانم از یک جنس باشم. جنس من خاکی است و آقایان ماورایی. آنها قطعاً سراغ یک آدم خاکی نمی‌آیند. دوم اینکه خوب می‌دانند کار با امثال من و آقای طاهری که فلسفه‌ی مدیریت سرمان می‌شود، سخت است. ضمن اینکه من زندگی‌ام را کرده‌ام و نباید دیگر غصه بخورم و زجر بکشم.

به درویش می‌گویم؛ برادر عزیزم از پرسپولیس برو. خب نباش دیگر، هیچ اتفاقی نمی‌افتد. از سال ۱۳۸۰ تا امروز، درویش نفر بیست‌وهشتم است که مدیرعامل پرسپولیس شده. این همه مدیر آمده‌اند و رفته‌اند. مگر اتفاقی افتاده؟ تازه هواداران نام خیلی از آن‌ها را از یاد هم برده‌اند.

یادم هست چند سال قبل مصاحبه‌ای با شما انجام دادم و پرسیدم دوای درد پرسپولیس چیست؟ و شما پاسخ دادید، امیر عابدینی. الان دوای درد پرسپولیس چه کسی است یا چه کسانی؟

(می‌خندد) دقیقاً این جمله را یادم است. الان دیگر چنین اعتقادی ندارم. می‌گویم که آقایان باید یک هیأت‌مدیره از جنس فوتبال تشکیل بدهند و به آنها اختیار تام بدهند. احمدی که نباید پاسخ عملکرد درویش را بدهد، بلکه این وظیفه‌ی هیأت‌مدیره است. او باید بودجه را تأمین کند و از هیأت‌مدیره جواب بخواهد. باور کنید پرسپولیس می‌تواند بسیار بیشتر از ۱۵۰۰ میلیارد پولسازی کند. به‌شرطی که هیأت‌مدیره فوتبالی بیاید؛ انتخاب‌های بهتری انجام شود و نتایج دگرگون شود.

مدیرعامل چطور؟ بهترین گزینه چه کسی است؟

من در میان آنهایی که بعد از خودم آمدند و کار کردند، روی دو نفر نظر مثبت دارم. اول آقای طاهری و بعد گرشاسبی. برای مدیرعاملی، این دو گزینه‌های بهتری هستند. البته باید همان هیأت‌مدیره، مدیرعامل را انتخاب کند.

هیأت‌مدیره‌ی فوتبالی؛ یعنی امیر عابدینی هم می‌تواند جزو آن‌ها باشد.

سوال بعدی لطفاً ( می‌خندد ) قرار نیست که از من حرف بکشید.

حیف است که با شما صحبت کنیم و نظرتان را راجع به عملکرد وحید هاشمیان نپرسیم.

به نظر من در مورد هاشمیان باید حفظ حرمت شود.

منظورتان چیست؟

یعنی خودش از خودش مراقبت کند. وقتی هاشمیان را لبِ خط می‌بینم، به این نتیجه می‌رسم او آدمی نیست که بتواند بحران‌ها را مدیریت کند. تیم اصلاً هارمونی ندارد و به همین دلیل چنین نتایجی کسب می‌کند.

یعنی باید او را اخراج کنند؟

از حرف‌های من برداشت کنید دیگر. صحبت‌های من مثل فیلم‌هایی با پایانِ باز است. پایان را باز گذاشتم تا شما و مردم، خودتان به نتیجه برسید.

 

افزودن دیدگاه در خصوص این مطلب