
مربیان یک به یک قربانی میشوند تا درویش بماند!/حفظ صندلی به چه قیمتی؟
به گزارش قرمزآنلاین، از روزی که رضا درویش وارد پرسپولیس شد، این باشگاه بیش از آن که رنگ ثبات و قهرمانی ببیند، با بحرانهای مدیریتی و تصمیمات عجیب دستوپنجه نرم کرده است.
ثباتی که نابود شد
پرسپولیس پیش از حضور درویش، با مربیان بزرگی چون برانکو و گل محمدی و خرید و حفظ ستاره ها، مسیر موفقیت را طی میکرد. اما از زمان آمدن او، نه تنها ثبات در نیمکت نابود شد و مربیان یکی پس از دیگری تغییر کردند، نفرات تاثیرگذار تیم هم شکار رقبا شدند و پرسپولیس از تیمی که دوگانه و سه گانه می گرفت، به تیمی ناکام و شکست خورده تبدیل شد.
فراری دادن مربیان موفق
درویش بارها ثابت کرده که به جای حمایت از کادرفنی، در مقابل آنها ایستاده است. لجبازی با یحیی گلمحمدی و انتخابهای اشتباه در نقل و انتقالات تنها نمونهای از تصمیمات فاجعهبار اوست. از دیگر اشتباهات درویش به عدم حفظ اوسمار می توان اشاره داشت. مدیرعامل پرسپولیس بعد از جدایی این مربی برزیلی، هفته های مدید هواداران را با نام های بزرگ سرگرم کرد و در نهایت به گاریدو رسید و یک تیم ناهمگون را به این مربی تحویل داد که نفرات کلیدی اش چون مهدی ترابی، دانیال اسماعیلی فر و علی نعمتی را از دست داده بود.
ضربه پرسپولیس از نقل و انتقالات
گاریدو اما زمستان تهران را ندید و جای خود را به کارتال داد. پرسپولیس با این مربی ترک هم توفیقی نداشت. به همین راحتی کاسه و کوزه ها سر مربیان شکست و مقصر اصلی به رغم خواسته های هواداران همچنان روی صندلی مدیریت خود باقی ماند تا به قول سیدجلال برای حفظ جایگاه خود بدون توجه به نیازهای تیم هر بازیکنی را که در فصل قبل در تیمش ستاره بود به خدمت بگیرد و پرسپولیس بماند و لیستی که جای برای مدافع و مهاجم ندارد.
مربیان قربانی ابقای درویش
حالا هاشمیان مانده و تیمی که در مرکز زمینش بر سر قرار گرفتن در ترکیب بین وینگرهایش جنگ است و در دو سوی دیگر باید با فانوس دنبال مدافع و مهاجم بگردی! نتیجه این بالانس نبودن، از دست دادن فرصت های بی شماری است که هر بازی مقابل دروازه ها از دست می رود و مساوی سریالی مقابل نام پرسپولیس. سرمربی جوان تیم هم بعد از فقط ۵ هفته، خطر برکناری را بیخ گوش خود حس می کند. آیا قرار است هاشمیان هم به سرنوشت گاریدو و کارتال دچار شود؟ به راستی چند نفر دیگر باید قربانی درویش شوند و چند جام دیگر باید از دست برود تا متوجه عمق فاجعه شویم؟
سوالاتی که بی جواب ماند
هنوز هیچکس نمیداند پول ترانسفر عبدالکریم حسن چه شد یا چرا پول زیادی بابت فسخ با امثال دورسون و مهری هزینه شد؟ چرا بازیکنانی خریداری شدند که حتی در لیست سرمربی نبودند؟ و… اینها سوالاتی است که درویش هرگز پاسخ شفافی به آن ها نداده است.
هواداران؛ فراموششدهترین بخش
او میگوید: «هوادار علیه من شعار نمیدهد.» اما یک سال است که ورزشگاهها پر از صدای «حیا کن، رها کن» است. هوادارانی که قلب پرسپولیساند، برای او اهمیتی ندارند؛ او همچنان خود را بینیاز از پاسخگویی به آن ها میبیند.
افشاگری سیدجلال
در گفت و گوی اخیر سیدجلال حسینی با عادل فردوسیپور، وقتی پرسیده شد «چرا درویش نمیرود؟»، کاپیتان سابق پرسپولیس پاسخ جالبی به این سوال داد و گفت: «چون به بالا وصل است. هیئت مدیره هیچ کاره است.» با همین یک جمله همه چیز عیان شد؛ ماندن درویش نه حاصل موفقیت، بلکه محصول حمایتهای پنهان است.
سکوت برای حفظ آرامش تیم
وحید هاشمیان با همهی دانش و تجربهاش، تنها به عشق پرسپولیس و برای انگیزه دادن به بازیکنان سکوت کرده. او به جای اینکه کمبودها را فریاد بزند، سکوت کرد تا آرامش تیم به هم نخورد. اما این سکوت، اشتباه محض بود. چرا؟ چون درویش نشان داده مدیری نیست که اشتباهاتش را بپذیرد و پشت سرمربی ای که خودش انتخاب کرده بایستد. از نظر او تمام خریدهایش در نقل و انتقالات عالی بوده! در واقع حالا دوباره تیغ انتقادها به سمت مربی رفته است، نه مدیری که تمام مشکلات امروز پرسپولیس حاصل تصمیمات اوست.
از طرف دیگر، خبرها حکایت از آن دارد که مدیریت باشگاه پشت پرده با مربی جایگزین هاشمیان هم صحبت کرده است. یعنی حتی به مربیای که امروز با تعصب برای پرسپولیس کار میکند، هم اعتماد ندارند. این یعنی مدیریت نه به بازیکن اهمیت میدهد، نه به کادرفنی، نه به هوادار؛ تنها چیزی که برای درویش مهم است، حفظ صندلی خودش است.
هواداران به هوش باشند
سخن پایانی با هواداران پرسپولیس است. امروز مهمترین وظیفهی ما حمایت بیقید و شرط از تیم و کادرفنی است. از هجمه به تیم و چند دسته شدن فقط پرسپولیس لطمه خواهد دید. نباید اجازه داد مقصر اصلی همچنان در سایه بماند و برای خود زمان بخرد. البته این حرف ها به آن معنا نیست که کادرفنی و بازیکنان بدون اشتباه بوده اند، اما قطعا انتقاد اصلی متوجه مدیریت است که نتوانست تیم خوبی را در نقل و انتقالات جمع کند. چه خوب بود حداقل مدیرعامل پرسپولیس، اشتباهات خود را می پذیرفت و برای حفظ شان و شخصیت خود هم که شده به خواسته های هواداران برای جدایی از این باشگاه احترام می گذاشت. یعنی همان کاری که مدیرعامل سابق استقلال یعنی نظری جویباری انجام داد؛ استعفا.