
ناگفتههای علی اکبر طاهری؛ از قرعهکشی ورزشگاه کاظمی تا اشک ریختن برای پرسپولیس
علی اکبر طاهری ناگفتههایی در خصوص پرسپولیس داشته است.
به گزارش قرمزآنلاین، علی اکبر طاهری مدیرعامل سابق پرسپولیس در گفتوگویی در خصوص ناگفتههای دوران مدیریت خود سخن گفت:
نبود زمین مناسب در دوران حضور ما در پرسپولیس، باعث شد به دنبال زمین بروم. دیدم که یکی دو مورد، خود وزارت ورزش و ادارهکل ورزش استان تهران، در منطقه ۱۸ اقداماتی انجام دادهاند. همانجا آن ورزشگاه امام رضا را دیدیم. سپس به منطقه ۱۹ رفتیم و ورزشگاه شهید کاظمی را دیدیم. با توجه به صحبتهایی که در ابتدا مطرح کرده بودم و با توجه به نظر آقای وزیر که تأکید زیادی داشتند مراقب باشیم، چون احساس میکردند من با شتاب پیش میروم، ایشان میفرمودند مراقب باشید که به دیگران هم برسد و برداشت نشود که ما مثلاً فقط به پرسپولیس توجه میکنیم و طرف مقابل نادیده گرفته شود.
گفتیم هدفمان صرفاً این نیست؛ ما دنبال این بودیم که برای رقابت با حریف دیرینه خودمان در مستطیل سبز وارد مسائل حاشیهای نشویم و کار را کاملاً جوانمردانه پیش ببریم. بر همین اساس، به دنبال ورزشگاه امام رضا رفتم و درخواستش را به شورای شهر ارائه کردم. در آن زمان آقای دبیر که اکنون رئیس فدراسیون کشتی هستند، خزانهدار شورای شهر بودند. آن زمان هم که آقای قالیباف شهردار تهران بود، من دائماً در رفتوآمد بودم.
نکتهای را هم عرض کنم: آن زمان آقای افشارزاده، مدیرعامل استقلال، به آقای دبیر گلایه کرده بود که طاهری هر روز بلند میشود و پیگیر کار پرسپولیس است ولی از استقلال حتی یک تماس هم دریافت نمیشود! من بهشدت پیگیری میکردم تا جایی که دو ورزشگاه، امام رضا و شهید کاظمی، را گرفتیم.
نکته مهم اینکه زمین امام رضا چمن مصنوعی داشت اما زمین شهید کاظمی چمن طبیعی داشت. ما تمایل زیادی داشتیم که ورزشگاه کاظمی را در اختیار بگیریم. هرچند اعتراضهایی از سوی برخی مطرح شد و در نهایت کار به جایی رسید که قرار شد اعضای هیئتمدیره بیایند و قرعهکشی شود. آن زمان آقای سجادی معاون وزیر ورزش بود؛ البته این آقای سجادی با فردی که بعداً وزیر ورزش شد، فرق دارد.
هیئتمدیره تشکیل شد و من همراه با مرحوم آقای جعفر کاشانی به جلسه رفتیم. دو اسم نوشتیم و گذاشتیم. پس از قرعهکشی، خوشبختانه قرعه به نام ما درآمد. مرحوم کاشانی به من گفتند: “شما انتخاب کن، چون دستت پاک است”. خدا را شکر آنجا را گرفتیم و من هنوز هم نسخهای از آن صورت جلسه را به یادگار در خانه نگه داشتهام.
البته متأسفانه در ادامه مسائلی هم پیش آمد اما ما بلافاصله ورزشگاه شهید کاظمی را تحویل گرفتیم. ورزشگاه قبلاً در اختیار بخشهایی بود که چندان ورزشی نبودند. ما آن را تبدیل به یک مرکز فوتبالی کردیم و امکاناتی همچون رختکن مناسب، حوضچه یخ برای ریکاوری بازیکنان، و سایر ملزومات را فراهم کردیم.
باید تأکید کنم که انجام این اقدامات بسیار دشوار بود؛ هم به دلیل شرایط مالی بسیار سخت، و هم به دلیل فشارهای ناشی از بدهیهای سنواتی. این بدهیها صرفاً شامل مطالبات بازیکنان و مربیان نبود؛ بلکه عمدتاً شامل چکها و طلبکاران مختلف میشد. هر روز تعداد بیشتری طلبکار با چک و مدارک حقوقی به باشگاه مراجعه میکردند.
در این شرایط سخت، ما سعی کردیم ساختار اداری و مالی باشگاه را بازسازی کنیم. برای مثال، بخشهایی که قبلاً کارهای سفر تیم، اسکان، تغذیه و تدارکات را بهطور دستی انجام میدادند، ساختارمند شدند و مسئولیتها به بخش اداری منتقل شد.
یکی از چالشهای بزرگ، مدیریت پروازها بود. معمولاً برای بازیهای خارج از خانه پرواز چهل نفره رزرو میکردیم، اما گاهی به دلیل مصدومیت یا محرومیت بازیکنان این تعداد تغییر میکرد. آقای برانکو مثلاً گاهی نظر میدادند که نیازی به اعزام ماساژور نیست. این تغییرات باعث میشد تا پروندههایی علیه بنده تشکیل شود، با این ادعا که باشگاه پول کامل پرداخت کرده ولی پرواز کامل انجام نشده. هرچند ما پیگیری میکردیم تا مابهالتفاوت را پس بگیریم، اما این هم کار دشواری بود.
در سال اول حضور ما، با وجود مشکلات، نتایج خوبی کسب شد. ابتدای لیگ شرایط سختی داشتیم، نتایج دلخواه به دست نمیآمد و اشتباهات داوری هم فشار زیادی وارد میکرد. خاطرم هست که خطاهایی علیه ما گرفته میشد که اصلاً خطا نبود یا خطاهای واضحی روی بازیکنان ما را نادیده میگرفتند. یک بار هم جلسهای در فدراسیون تشکیل شد تا به ما بگویند اعتراض نکنیم.
من اعتراض کردم و گفتم مشکل اصلی، ضعف در تربیت داوران است. در لیگهای معتبر دنیا، برای تربیت داوران خوب، سرمایهگذاری میکنند و از طریق آموزشهای ویژه داوران نخبه را پرورش میدهند. اما در ایران، متأسفانه اینگونه نبود.
با وجود این مشکلات، در پایان سال اول، امتیاز مساوی با تیم قهرمان داشتیم اما به دلیل تفاضل گل دوم شدیم. آن زمان هم به آقای تاج، رئیس سازمان لیگ، اعتراض کردم که باید ملاک مسابقات رودررو باشد، نه تفاضل گل. ولی ترتیب اثری داده نشد.
در سال دوم، تیم حفظ شد و توانستیم سه هفته مانده به پایان لیگ قهرمان شویم. در سال اول هم اگر ناداوریها نبود، میتوانستیم قهرمان شویم.
ما در همان سالها ساختار سختافزاری باشگاه را هم تقویت کردیم. تمام این موفقیتها حاصل تلاش شبانهروزی بود. در مقابل فضای مجازی، به بازیکنان تأکید داشتم که دوری کنند، چون از تجارب لیگهای بزرگ دنیا آموخته بودم که بازیکنان نباید اسیر فضای رسانهای شوند.
همچنین در بحث محتوا و درآمدزایی رسانهای، دعواهای زیادی با سازمان لیگ و صداوسیما داشتیم. نمونه آن زمانی بود که میخواستند تبلیغات محیطی را به نفع خود مصادره کنند، ولی ما ایستادگی کردیم و حق باشگاه را گرفتیم.
عشق و علاقه من به پرسپولیس ریشه در دوران کودکی داشت؛ زمانی که از طریق رادیو مسابقات تیم محبوبم را دنبال میکردم. همیشه برای پرسپولیس اشک ریختهام و حمایت کردهام.
تمام تلاش من این بود که پرسپولیس را از یک وضعیت منفی به جایگاه مثبت برسانم و افتخار میکنم که در آن سال پیروزیهای پیدرپی را جشن گرفتیم. دیدگاه من صرفاً کسب یک جام نبود؛ بلکه چشمانداز من رسیدن به قهرمانی در آسیا و حتی بازیهای جهانی باشگاهها بود.