
تناقضهای فدراسیون و استقلال؛ بازی با افکار عمومی تمام شود، مردم سادهلوح نیستند!
نایب رئیس فدراسیون فوتبال همچنان عضوی از هیئت مدیره استقلال است.
به گزارش خبرنگار قرمزآنلاین، در دنیای پرتلاطم فوتبال ایران، جایی که تعارض منافع و دوگانگی مسئولیتها مثل خوره به جان مدیریت ورزشی افتاده، ماجرای فریده شجاعی – نایبرئیس بانوان فدراسیون فوتبال و عضو هیئت مدیره استقلال – بار دیگر پرده از یک نمایش تکراری برمیدارد: اطلاعرسانیهای متناقض، استعفاهای مشروط و جلساتی که نباید برگزار شوند. خبری که اخیراً در خروجی رسمی باشگاه استقلال منتشر شد و حضور شجاعی در جلسهای با علی تاجرنیا سرپرست مدیرعاملی درباره تیمهای بانوان را تأیید کرد، در حالی که امیرمهدی علوی، سخنگوی فدراسیون، چند هفته پیش (۱۹ مرداد ۱۴۰۴) رسماً استعفای او را اعلام کرده بود، این ابهام را به اوج رسانده. اگر استعفا واقعی است، چرا شجاعی هنوز در جلسات “درونسازمانی” استقلال شرکت میکند؟ و اگر استعفا فقط یک نمایش رسانهای است، پس اطلاعرسانی فدراسیون بر چه مبنایی بوده؟ اینجاست که شعار “بازی با افکار عمومی را تمام کنید؛ مردم سادهلوح نیستند” نه یک شعار، بلکه یک ضرورت فوری به نظر میرسد.
بیایید قدمبهقدم این ماجرا را کالبدشکافی کنیم. اول، زمینه: شجاعی از ماهها پیش به دلیل تعارض منافع – حضور همزمان در فدراسیون و هیئت مدیره یک باشگاه – زیر ذرهبین انتقادات بود. فدراسیون فوتبال، که خود شجاعی را به عنوان نایبرئیس بانوان منصوب کرده، در ۱۹ مرداد با بیانیهای رسمی اعلام کرد: “با عنایت به کنارهگیری و استعفای دکتر فریده شجاعی از هیئت مدیره استقلال، وی از این پس صرفاً به عنوان نایبرئیس بانوان و عضو هیئت رئیسه فدراسیون فعالیت میکند.
این اعلام، ظاهراً برای رفع تضاد منافع و تمرکز شجاعی بر وظایف ملی بود. اما حالا، در ۱۵ شهریور، استقلال خبر میدهد که شجاعی در جلسهای کلیدی درباره برنامهریزی تیمهای بانوان شرکت کرده – جلسهای که خودش در مصاحبه با تسنیم آن را “آخرین جلسه” توصیف میکند و میگوید “یک ماه است استعفا دادهام.
این “یک ماه” با تاریخ ۱۹ مرداد همخوانی دارد، اما سؤال اینجاست: اگر یک ماه پیش استعفا داده، چرا استقلال هنوز او را به عنوان “عضو هیئت مدیره” در جلسات دعوت میکند؟ این تناقضها، فراتر از یک اشتباه اداری، بوی فرافکنی و مدیریت بحران رسانهای میدهد.
شجاعی را برای تکمیل برنامههای بانوان (که خودش پیشنهاد داده) نگه میدارد. نتیجه؟ یک استعفای “نیمهکاره” که نه تعارض را حل میکند و نه اعتماد عمومی را. هواداران استقلال، که شجاعی را به عنوان حامی تیمهای بانوان میشناسند، خوشحال میشوند از حضورش، اما منتقدان (از جمله مربیان سابق مثل فروزان سلیمانی) فریاد میزنند که این دوگانگی به ضرر تیم ملی است. و در نهایت، مردم عادی – که نه سادهلوحاند و نه فراموشکار – میپرسند: این همه جلسات و بیانیهها برای چیست؟ برای پوشاندن ضعفهای مدیریتی، یا واقعاً برای توسعه فوتبال بانوان؟
مشکل عمیقتر از این ماجرا، فرهنگ “استعفای مشروط” در ورزش ایران است. یادمان نرود که شجاعی در مصاحبه اخیرش با تسنیم، تأکید کرد این “آخرین جلسه” بوده و استعفا کامل است،
ما بدون سند رسمی از سوی استقلال یا فدراسیون، این حرفها مثل باد در هوا میماند. فدراسیون باید توضیح دهد: اطلاعرسانی علوی بر چه مدرکی بود؟ و استقلال: چرا خروجی رسمیتان حضور شجاعی را بدون قید “سابق” اعلام کرد؟ اگر این بازی با افکار عمومی ادامه یابد – با بیانیههای ضدونقیض و جلسات پنهان – نه تنها اعتماد به فوتبال بانوان خدشهدار میشود، بلکه کل اکوسیستم ورزش ایران زیر سؤال میرود. مردم سادهلوح نیستند؛ آنها عملکرد را میبینند، نه وعدههای توخالی. زمان آن رسیده که مدیران، به جای فرافکنی، شفافیت واقعی را انتخاب کنند. استعفا یعنی استعفا، نه “حضور موقت”!