
ناگفتههای علی اکبر طاهری؛ از مشکلات مالی تا اهداف بلندپروازانه (۲)
علی اکبر طاهری از دوران مدیریت در پرسپولیس گفت.
به گزارش قرمزآنلاین، مدیرعامل سابق پرسپولیس در مورد دوران حضور خود در پرسپولیس گفت: در آن زمان شرایط بسیار بحرانی داشتیم. فشار طلبکاران از چهار، پنج، حتی تا ده سال قبل و دورههای قبلی وجود داشت. بازیکنان فعلی نیز که در اختیار داشتیم، دریافتیهای خود را نگرفته بودند و بازیکنان تازه جذب شده نیز طبیعتاً پیشپرداخت میخواستند. فشار مالی بسیار سنگین بود.
بنده کاری را انجام دادم که مسئولیت قانونی سنگینی داشت، اما با این حال، آن را انجام دادیم؛ استقراضی از صندوق حمایت برای خودم و برای باشگاه استقلال دریافت کردم. (در پرانتز عرض کنم، هر کاری انجام میدادم تنها به این دلیل بود که مدیرعامل پرسپولیس بودم.)
آقای وزیر، تأکید داشتند که وضعیت اقتصادی در بخش ورزش بسیار ضعیف است و از من خواسته بودند که حتی به استقلال هم کمک کنم؛ چرا که این باشگاه نیز زیرمجموعه وزارت ورزش محسوب میشد. بنابراین، هر کاری که برای پرسپولیس انجام میدادم برای استقلال هم انجام میدادم. حتی قرارداد اسپانسری مالی که با شرکت “سیمهای کیشیک” منعقد کرده بودیم، عیناً برای آنها نیز انجام دادم.
متأسفانه برخی اوقات آنها هماهنگی لازم را نداشتند و حتی برخی اوقات، اسپانسر مالی ما را که نت کرده بودیم، امضا میکردند و تعهدش را انجام نمیدادند، که این مسئله مناسب نبود. اگر لازم باشد در این خصوص توضیحات بیشتری ارائه خواهم داد.
با وجود بحران شدیدی که داشتیم و پس از گذشت دو الی سه ماه (فکر میکنم حدود مرداد یا شهریور ماه)، توانستیم یک قرارداد را منعقد کنیم. بازیای که در تبریز برگزار شد، همان شب توانستیم این قرارداد را نهایی کنیم. یک تیم چهار، پنج نفره به مدت یک ماه به طور مداوم روی این قرارداد کار کرده بودند.
علیرغم اینکه در موقعیت ضعف قرار داشتیم، اما تلاش میکردیم از موضع برتر با اسپانسر مالی مذاکره کنیم. این اسپانسر همان بود که در فدراسیون والیبال با آقای داورزنی همکاری داشت و از آن طریق جلو آمده بود.
بخش حقوقی ما زحمات زیادی کشیدند. ما نیز دقت داشتیم که مبادا در چالهای بیفتیم که بعداً نتوانیم تعهدات مالی را انجام دهیم. یادم هست مرحوم آقای حصاری به تبریز رفتند و پشت پیراهنها تبلیغ اسپانسر را زدند که از طریق کانال برنامه “نود” به نمایش درآمد و روی صحنه تلویزیون رفت.
میخواهم تأکید کنم که در آن شرایط بحرانی، فشار بسیار زیادی روی ما بود. نفرات جذب شدند، قراردادها بسته شد و همه چیز پیش رفت.
در آن مقطع ما واقعاً در یک چاه بسیار عمیق گرفتار شده بودیم و واقعاً خودمان مانده بودیم که چگونه باید این وضعیت را سامان بدهیم و حسابهای باشگاه را به وضعیت قابل قبولی برسانیم. فشارهای مالی، بدهیهای انباشته از سالهای قبل، طلبکارانی که از دورههای چهار، پنج یا حتی ده سال پیش باقی مانده بودند و بازیکنانی که هم از گذشته و هم از زمان حال، دریافتیهای خود را نگرفته بودند، همه و همه فشار بسیار سنگینی بر باشگاه تحمیل کرده بود.
بنده در آن زمان، با قبول مسئولیتهای سنگین قانونی، اقدام به انجام برخی کارها کردم؛ از جمله اینکه از صندوق حمایت، استقراضی هم برای خودم و هم برای باشگاه استقلال دریافت کردیم. البته همیشه عرض کردهام که هر کاری انجام میدادم صرفاً به این دلیل بود که مدیرعامل پرسپولیس بودم. با این حال، وزیر وقت، آقای دکتر یزدی، به شدت تأکید داشتند که وضعیت اقتصادی ورزش کشور بسیار ضعیف است و بنده باید حتی به استقلال نیز کمک کنم. با این نگاه، حتی قرارداد اسپانسریای که با شرکت «سیمهای کیشیک» برای پرسپولیس بسته بودیم، به همان شکل برای استقلال نیز انجام شد.
با این وجود، برخی دوستان در آن طرف به اندازه کافی هماهنگی نمیکردند و تعهدات مالی اسپانسرها را امضا میکردند ولی اجرایی نمیکردند که این مسأله روند کار را سختتر کرده بود. اگر نیاز باشد، درباره این موضوعات هم توضیح بیشتری ارائه خواهم داد. آنچه مهم است این است که ما در بحبوحه یک بحران مالی شدید، ظرف دو تا سه ماه، از برج مرداد تا اوایل شهریور، اقدامات مهمی انجام دادیم.
به طور مشخص در همان دوران، ما مسابقهای در تبریز داشتیم و همان شب توانستیم یک قرارداد مهم اسپانسری را نهایی کنیم. قراردادی که یک تیم چهار پنج نفره به مدت نزدیک به یک ماه، به صورت شبانهروزی روی آن کار کرده بودند. اگرچه در آن مقطع از منظر مالی در وضعیت بسیار ضعیفی قرار داشتیم، اما سعی میکردیم از موضع بالاتری با اسپانسر مالی صحبت کنیم. این اسپانسر همان مجموعهای بود که در فدراسیون والیبال، در زمان ریاست آقای داورزنی، همکاری نزدیکی داشت و از همان طریق به ما معرفی شده بود.
با وجود تلاشهای حقوقی و دقت زیادی که به کار بردیم تا خدای نکرده در چالههای حقوقی نیفتیم، خدا رحمت کند آقای حصاری را که شبانه به تبریز آمدند و تبلیغات اسپانسر را روی لباس تیم نصب کردند. تبلیغی که از طریق کانال «سی نود» نیز به نمایش درآمد و رسماً در تلویزیون معرفی شد. به این ترتیب ما توانستیم در آن شرایط بحرانزده، اسپانسری برای باشگاه پیدا کنیم.
همان طور که بارها تأکید کردهام، ما کار خود را از نقطه منفی شروع کردیم، نه حتی صفر. بدهیهای باشگاه آنقدر سنگین بود که هرچه رقم بگویم مربوط به همان سالهاست، نه امروز. به عنوان مثال، از بدهی سی و پنج میلیارد تومانی، موفق شدم شانزده میلیارد تومان را تسویه کنم، و این تسویه فقط معادل پرداخت شانزده میلیارد تومان نقد نبود، بلکه معادل تخفیفهایی بود که از طلبکاران گرفتیم.
مثلاً آقای درخشان که حدود صد و هفتاد میلیون تومان طلبکار بود، با مذاکرات انجام شده طلب خود را با رقمی بسیار کمتر تسویه کرد و ما از او امضا گرفتیم که دیگر هیچ گونه مطالبهای از باشگاه ندارد. با بسیاری دیگر از طلبکاران نیز همین رویه را پیش گرفتیم و توانستیم با کمترین هزینه ممکن، بدهیها را مدیریت کنیم.
در همان مقطع، علاوه بر پرداخت بدهیها، تلاش داشتیم با تقویت ارتباطات حقوقی و مالی، از ایجاد بدهیهای جدید جلوگیری کنیم. برای این منظور، دپارتمان حقوقی باشگاه را فعالتر کردیم و قراردادهایی که منعقد میشد، با دقت بیشتری بررسی میشدند تا در آینده باشگاه با بحرانهای حقوقی تازهای مواجه نشود. همچنین کمیتهای برای نظارت بر پرداختهای مالی تشکیل دادیم که وظیفه داشت جریان ورودی و خروجی نقدینگی را به صورت مستمر کنترل کند.
از طرف دیگر، توجه ویژهای به زیرساختهای باشگاه داشتیم. یکی از پروژههای مهم ما، ساماندهی وضعیت ورزشگاه درفشیفر بود. متأسفانه این ورزشگاه که باید پایگاهی برای رشد بازیکنان جوان باشگاه میبود، در وضعیت بسیار نامناسبی قرار داشت. ما با اختصاص منابع محدود، بازسازی بخشهایی از این مجموعه را آغاز کردیم. هرچند این بازسازی کامل نبود، اما گام مثبتی در جهت بهبود فضای تمرینی بازیکنان پایه و تیم اصلی محسوب میشد.
از نگاه ما، باشگاه پرسپولیس فقط یک تیم فوتبال نبود؛ بلکه نهاد فرهنگی-ورزشی بزرگی به شمار میآمد که باید در ابعاد مختلف تقویت میشد. به همین دلیل، برنامههایی برای افزایش درآمدهای پایدار نیز در دستور کار قرار گرفت. راهاندازی فروشگاه رسمی باشگاه و برنامهریزی برای تولید محصولات هواداری از جمله اقدامات اولیه در این مسیر بود.
در همین دوره، ارتباطات خوبی نیز با برخی نهادها برقرار کردیم تا در موضوعات حقوقی و مالی، از حمایتهای قانونی بیشتری بهره ببریم. جلسات متعددی با مقامات وقت ورزش کشور، سازمان امور مالیاتی و سازمان بازرسی برگزار شد که هدف اصلی آنها، شفافسازی وضعیت باشگاه و جلوگیری از تحمیل جرایم جدید مالیاتی بود.
به رغم تمام این تلاشها، فشار مشکلات گذشته همچنان سنگین بود و مسیر ما برای خارج کردن باشگاه از بحران، مسیری دشوار و زمانبر محسوب میشد. اما با لطف خدا و همت مجموعه همکاران در باشگاه، توانستیم پایههای اصلاحات را در همان مدت کوتاه بنا کنیم. اصلاحاتی که اگر فرصت بیشتری برای تداوم آنها فراهم میشد، میتوانست پرسپولیس را برای سالها از بحرانهای مالی مصون نگه دارد.
در همین راستا، یکی از موضوعات حساس، ساماندهی قراردادهای بازیکنان و کادر فنی بود. بسیاری از قراردادهای قبلی، به دلیل ضعف در تنظیم مفاد یا عدم پیشبینی شرایط خاص، باعث بروز اختلافات و تشکیل پروندههای حقوقی میشد. به همین دلیل، واحد حقوقی باشگاه با دقت بیشتری به بررسی قراردادهای جدید پرداخت و تلاش شد ضمن رعایت منافع باشگاه، حقوق بازیکنان و کادر فنی نیز به شکل شفاف و قانونی تضمین شود. این اقدام باعث شد میزان دعاوی حقوقی جدید به طور محسوسی کاهش یابد.
از سوی دیگر، با توجه به اهمیت ارتقاء جایگاه فرهنگی باشگاه، برنامههای ارتباط با هواداران نیز در اولویت قرار گرفت. نشستهای هماندیشی با گروههای مختلف هواداری برگزار شد و سعی کردیم شنوندهی دغدغهها و نظرات آنان باشیم. در همین راستا، پروژهی ساماندهی سامانه هواداری نیز کلید خورد؛ پروژهای که هدف اصلی آن، ایجاد یک پل ارتباطی مؤثر و درآمدزا بین باشگاه و هواداران بود.
در حوزه بینالمللی نیز اقداماتی در جهت حفظ و ارتقاء اعتبار باشگاه در مجامع رسمی انجام شد. مکاتبات منظمی با فیفا، کنفدراسیون فوتبال آسیا و نهادهای بینالمللی داشتیم تا پرسپولیس به عنوان یک باشگاه حرفهای و متعهد معرفی شود. این رویکرد سبب شد در برخی پروندههای بینالمللی که علیه باشگاه مطرح شده بود، تخفیفهایی در جرائم و جریمههای مالی اخذ شود.
از منظر مالی، یکی از گامهای مهم، مذاکره برای جذب اسپانسرهای جدید بود. با وجود شرایط اقتصادی دشوار کشور، موفق شدیم مذاکرات مثبتی با چندین شرکت معتبر به انجام برسانیم و حمایتهای مالی پایدارتری برای باشگاه تأمین کنیم. این حمایتها هرچند محدود بودند، اما در آن مقطع بحرانی، نقش بسیار مؤثری در پرداخت مطالبات و جلوگیری از افزایش بدهیهای معوق ایفا کردند.
در مجموع، باور ما این بود که مدیریت باشگاه پرسپولیس، نیازمند نگاهی راهبردی و آیندهنگر است؛ نگاهی که تنها بر نتایج کوتاهمدت متمرکز نباشد، بلکه بنیانهای فنی، مالی، حقوقی و فرهنگی باشگاه را برای سالهای آینده نیز مستحکم سازد. تمام تلاش ما در آن مقطع، حرکت در این مسیر دشوار اما ضروری بود؛ مسیری که اگر با حمایت و صبوری بیشتری همراه میشد، میتوانست پرسپولیس را به الگویی موفق در مدیریت ورزشی کشور تبدیل کند.
علاوه بر اقدامات داخلی، بر این باور بودیم که باشگاه پرسپولیس باید در عرصههای اجتماعی نیز حضور مؤثری داشته باشد. به همین منظور، برنامههای مسئولیت اجتماعی (CSR) را در دستور کار قرار دادیم. از جمله این اقدامات میتوان به برگزاری کمپینهای خیریه، حمایت از کودکان نیازمند و مشارکت در پروژههای محیطزیستی اشاره کرد. این فعالیتها نه تنها تصویر مثبتی از باشگاه در جامعه ایجاد کرد، بلکه حس همبستگی هواداران با تیم را نیز افزایش داد.
در حوزه آکادمی فوتبال نیز گامهای مؤثری برداشته شد. با ارزیابی مجدد کادر فنی تیمهای پایه و بازنگری در برنامههای آموزشی، سعی کردیم ساختاری منسجمتر و حرفهایتر برای پرورش استعدادهای جوان فراهم کنیم. اعتقاد داشتیم که آیندهی باشگاه، وابسته به سرمایهگذاری جدی در ردههای پایه است و باید با رویکردی بلندمدت، به تربیت بازیکنانی پرداخت که در آینده ستونهای اصلی تیم بزرگسالان باشند.
با وجود تمام این تلاشها، چالشهای فراوانی نیز وجود داشت. محدودیت منابع مالی، فشارهای بیرونی، برخی تصمیمات غیرکارشناسی گذشته و انتظارات بالای هواداران، مسیر مدیریت را بسیار دشوار کرده بود. با این حال، هر تصمیم و اقدامی که اتخاذ شد، با نگاهی به منافع بلندمدت باشگاه و بر پایهی اصول حرفهای مدیریت ورزشی بود.
امروز که به آن دوران مینگریم، بر این باوریم که اگرچه همهی اهداف بلندپروازانه در آن زمان محقق نشد، اما زیرساختهایی بنا نهاده شد که میتواند پایهای برای موفقیتهای آیندهی باشگاه باشد. امید آن داریم که مدیریتهای بعدی با استفاده از این تجربهها، راهی هموارتر برای اعتلای پرسپولیس بپیمایند.